کد مطلب:51634
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:6
رمز ثبات و جاودانگي قوانين اسلامي چيست؟
اصولا هر علمي كه مربوط به ذات انسان باشد درباره اصولي بحث و گفتگو ميكند كه غير متغير باشد روانشناسي درباره روحيات ثابت و نفسيات لا يتغير انسان بحث ميكند. پزشكي و يا فيزيولوژي درباره اصولي بحث ميكند كه آفرينش همه انسانها روي آن استوار است و اين اصول بر تمام انسانهاي جهان به طور يكنواخت حكومت ميكند و مرور زمان در آنها اثر چشمگيري نميگذارد. بنابراين اگر فطرت و نهاد انساني و ساختمان وجود بشر كه در همه افراد و همه زمانها يكنواخت است، محور جعل قانون باشد، هرگز مقتضيات زمان و تحولات صنعتي مايه دگرگوني چنين قوانيني نميگردد. اسلام قوانين خود را بر اساس فطرت بنا كرده و قدر مشترك انسان را در تمام قرون و اعصار در نظر گرفته قانون گذاري نموده است و رمز ثبات و پايداري قوانين اسلام و ابديت و جاوداني آنها همين است و بس. قرآن اين حقيقت را در آيه زير بيان كرده است: «فَأَقِم وَجهَكَ لِلدِينَ حَنيفاً فِطرَهَ اللهِ الَتي فَطَرَ الناسِ عَليها لا تَبديلَ لِخلقِ الله ذلِكَ الدِينُ القَيم وَ لكِن اَكثَرُ الناسِ لا يَعلَمُون» روم/30 [به سوي دين خدا رو كن (و از باطل به سوي حق بازگرد) دين فطرت خدا است كه مردم را بر آن آفريده است و خلقت خدا تغيير ناپذير است ولي اكثر مردم ناآگاهند].
هرگاه در تشريع قوانين طبع تغيير ناپذير انسان در نظر گرفته شود، ـ طبعي كه قدر مشترك تمام انسانهاست و در همه ادوار و در تمام شرايط موجود است ـ بشر بايد از يك رشته اصول ثابت پيروي كند. درست است كه تحولات تكنيكي، قيافه زندگي را دگرگون ساخته است وآخرين وسايل مدرن آسايش را در اختيار بشر نهاده است ولي هرگز دست تحول به ذات انسان و خواستههاي دروني وي و غرايز پر تحرك او راه نيافته است و آنچه كه انسان كنوني ميخواهد و به آن نياز دارد، همان است كه انسان عصر حجر نيز ان را ميخواست و به عبارت روشنتر، درست است كه وسايل پيشرفت زندگي و دگرگوني اوضاع و احوال، جامعهها را با نيازهاي جديد و تازهاي روبرو ميسازد و براي رفع نياز ناچار است دست به دامن وضع قوانين تازهاي بزنند، ولي با اين اعتراف، اصل انسانيت را كه قدر مشتركي است ميان انسانهاي ديرينه و انسانهاي امروزه، نبايد به دست فراموشي سپرد زيرا اگر چه اوضاع و احوال جامعهها و شرايط زندگي دگرگون ميگردند، انسانيت در تمام احوال و شرايط محفوظ بوده و دست تغيير به نهاد آن راه پيدا نميكند و هرگز انسانيت از ميان نرفته و قدر مشتركهاي ميان انسان قطبي و انسانهاي استوايي پيوسته باقي است و از اين روي هيچ جامعه و يا انساني را نميتوان از تغذيه بي نياز دانست و يا تمايلات جنسي را در او كشت و در برابر چنين درخواستي، بي توجهي نمود و همچنين است ديگر درخواستهاي فطري و نهادي او. بنابراين بهترين راه وضع قانون، مطالعه آفرينش انسان است كه در پرتو شناسايي نيازهاي وجودي و شناسايي مصالح و مفاسد طبيعت وي، قوانيني وضع نمود كه با انسانيت و درخواست فطري او تضادي پيدا نكند و با دگرگوني تمدن و اختلاف اوضاع زندگي، خللي بر آن وارد نسازد.
: آية الله جعفر سبحاني
رسالت جهاني پيامبران و برهان رسالت
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.